زندگی
گذشتهی تیره و خودزنیهایی که
هیچ صدایی نمیرسد به هیچ جایی که
و شیشههای زخم خورده از تگرگ هر شب
خورد میشوم میان هر نگاهی که
گیج میخورم میان این همه راهی که
میرسند تمامشان به پرتگاهی که
به روی شانههای تو سقط میشوم هر شب
برای اهل ایمان :
همین یک تیر کافیست تا بدانی
دیگر هیچ نشانی از خدا روی زمین وجود ندارد.
حق ،
تکه استخوانی است که
هیچ سگی به دندان نمی گیرد.